بحران عدم آگاهی

وقتی مردم به اطلاعات کافی، بینش درست، روش تشخیصی مناسب و امکانات مداخله ای  مناسب و معقول دسترسی داشته باشند و از آنها بخوبی استفاده کنند، کمتر معلول می شوند.

علیرغم گسترش سواد و تحصیلات و وسایل ارتباط جمعی در دورترین نقاط دنیا هنوز مساله پیشگیری حتی در حوزه هایی که با جان انسان ها سر و کار دارد به عنوان یک موضوع جدی در نظر گرفته نمی شود. در بسیاری از مدارس دنیا چیز زیادی در مورد مساله پیشگیری به کودکان و نوجوانان گفته نمی شود و این طور به نظر می رسد که مولفین و سیاست گذاران دانستن و باور آن را یک مساله بدیهی فرض کرده اند.

در برخی کشورهای پیشرفته مثل آمریکا و کانادا گروه هایی وجود دارند که تاکید بر پیشگیری را بدلایل مختلف مغایر با آزادی فردی و حق انتخاب افراد می دانند و با آن بطور سازمان یافته مخالفت می کنند. در برخی فرقه های مذهبی هم تند روهایی وجود دارند که اقدام به پیشگیری را دخالت در کار پروردگار متعال تلقی می کنند و آنرا گناه کبیره ای می پندارند که باید از آن دوری جست.   

مراکزی هم وجود دارند که از ناآگاهی مردم سود می برند. آنها تلاش می کنند که اطلاعات نادرست بسیاری را در اطراف اطلاعات مفید منتشر کنند و بدین طریق مانع از دسترسی آسان افراد به دانش موجود شوند. آنها تولید کننده جهل و ناآگاهی هستند و تعدادشان هم کم نیست و نام های آشنا و مهمی را به یدک می کشند. این مراکز به ثروت های قابل توجهی دسترسی دارند و مقابله و رقابت با ایشان از تمام کارهای دیگر سخت تر و فرساینده تر است.   

ما سخت در تلاش هستیم تا اطمینان حاصل کنیم که خانواده ها و جوامع نسبت به مساله پیشگیری از معلولیت حساس تر شده و خودشان بیشتر بر روی این مساله اساسی در زندگی خود سرمایه گذاری کنند.